مقدمه
همه ما کم و بیش با عنوان مهارتهای زندگی آشنا هستیم. اغلب عنوان مهارتهای زندگی را در رسانهها ، برنامههای روانشناسی و …. شنیده ایم. ولی شاید کمتر با کاربرد آن ، فوایدش و نحوه یادگیری مهارتها آشنا باشیم. به همین دلیل قصد داریم مرور کوتاهی بر تاریخچه تدوین این مهارتها، چیستی آن و چگونگی یادگیری آنها داشته باشم. بهتره که اول از خود عنوان شروع کنیم.
فهرست
اصطلاح مهارت درمعانی مختلفی به کار رفته است. وقتی میگوییم کسی مهارت انجام کاری را دارد به این معنی است که او تواناییهای لازم برای انجام صحیح آن کار را دارد. بر این مبنا و با توجه به معنای مختلف مهارت، از مهارتهای زندگی تعاریف مختلفی ارائه شده است.
مهارتهای زندگی، مهارتهایی هستند که برای افزایش تواناییهای روانی – اجتماعی افراد آموزش داده میشوند و فرد را قادر میسازند که به طور موثر با مقتضیات و کشمکشهای زندگی رو به رو شود.
” مهارتهای زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیم گیریهای صحیح ، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه میزنند (WHO سازمان بهداشت جهانی ،۱۹۹۶). “
سازمان بهداشت جهانی در تعریفی دیگر مهارتهای زندگی را توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونهای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید، تعریف کرده است.
تاریخچه تدوین مهارتهای زندگی
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوههای زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد تواناییهای لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است.
پژوهشهای بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات و اختلالات روانی عاطفی ریشههای روانی اجتماعی دارند. برای مثال در زمینه سوء مصرف مواد مشخص شده است که چهار عامل عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساسات، فقدان مهارتهای ارتباطی و تاثیر پذیری اجتماعیبا این مشکل ارتباط دارند.
بنابراین انسانها برای مقابله سازگارانه با استرسها ، موقعیتهای مختلف و تعارضهای زندگی به یک سری مهارتهای فردی و اجتماعی نیاز دارند که آنان را در کسب این توانایی تجهیز نماید. این مهارتها بسیار زیربنایی بوده و در فرآیند رشد و تحول شکل میگیرند.
با توجه به موارد ذکر شده ، سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۹۳ به منظور ارتقای سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی اجتماعی برنامهای را با عنوان ” آموزش مهارتهای زندگی” تدارک دید.
مدلهای آموزش مهارتهای زندگی
به طور کلی دو نوع مدل برای آموزش به افراد ارائه شده است:
مدل اولکه توسط سازمان بهداشت جهانی تدوین شده است مبتنی بر آموزش مهارتهای ده گانه میباشد. این مهارتهای ده گانه در ادامه به تفضیل معرفی میشوند.
مدل دومبیشتر بر آموزش به نوجوانان تاکید دارد و به ۴-H معروف است. ۴-H نام سازمانی در ایالات متحده است که بنیاد ملی غذا و کشاورزی و وزارت کشاورزی این کشور آن را اداره میکند. یکی از اهداف این سازمان کمک به جوانان به منظور رسیدن به نهایت استعداد آنان و همچنین پیشبرد حوزه توسعه جوانان است.
نام این بنیاد نمایانگر چهار حوزه توسعه فردی مورد توجه این سازمان است : سر، قلب، دستها و سلامت. هر حوزه شامل یک سری زیر مجموعه است که در ادامه توضیح داده میشود.
مدل H-4
حیطه اول : سر (Head)
- یاد بگیریم چگونه بیاموزیم؟
- تصمیم گیری
- حل مساله
حیطه دوم : قلب (Heart)
- ارتباط
- همکاری
- مهارتهای اجتماعی
- حل تعارض
- پذیرش تفاوتها
حیطه سوم : دستها (Hands)
- شرکت در خدمات داوطلبانه
- مسئولیت پذیری
- همکاری در گروه
حیطه چهارم: سلامتی (Health)
- سبک زندگی سالم
- مدیریت استرس
- پیشگیری از بیماری
- امنیت شخصی
مهارتهای زندگی ده گانه
همان طور که قبلا گفته شد این مهارتها توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده اند و تا حدودی با مهارتهای ارائه شده توسط مدل ۴-H همپوشانی دارند. مدل رایج در آموزش عمدتا مدل مهارتهای زندگی ده گانه است.
۱- مهارت خودآگاهی
خودآگاهی یا خودشناسی اولین و مهم ترین مهارت است. این مهارت پایه و زیر بنای یادگیری تمام مهارتها و همچنین داشتن یک زندگی با کیفیت میباشد. انسان با شناخت صحیح از خود در بسیاری از مواقع بحرانی قادر به کنترل هیجانات منفی خود و در نتیجه تصمیم گیریهای صحیح و منطقی میباشد. این مهارت شامل موارد زیر میشود:
- اگاهی از نقاط ضعف
- اگاهی از نقاط قوت
- تصویر – خود واقع بینانه
- آگاهی از حقوق و مسئولیتها
- توضیح ارزشها
۲- همدلی
انسان موجودی اجتماعی است. دنیای امروز نیز ایجاب میکند که انسانها با یکدیگر در تعامل باشند. این تعامل در عین داشتن مزایا، معایبی نیز به دنبال دارد. انسانها در عین با هم بودن و فواید بیشمار آن دچار مسئله و اختلاف با یکدیگر نیز میشوند. اینجا است که داشتن مهارتهای همدلی، پذیرش یکدیگر و قبول تفاوتها اهمیت پیدا میکند.
- علاقه داشتن به دیگران
- تحمل افراد مختلف
- رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر
- دوست یابی
- احترام قائل شدن برای دیگران
۳- مهارتهای ارتباطی
داشتن مهارتهای ارتباطی به استحکام هر چه بیشتر روابط کمک میکند. مهارتهای ارتباطی در انواع موقعیتهای اجتماعی به فرد کمک میکنند تا بهترین عملکرد را داشته باشد.
- ارتباط کلامیو غیر کلامیموثر
- ابراز وجود
- مذاکره
- امتناع
- غلبه بر خجالت
- گوش دادن
۴- مهارتهای بین فردی
امروزه برای موفقیت در بسیاری از امور نیازمند کار گروهی هستیم. باید یاد بگیریم که چگونه گروه تشکیل دهیم. چه رفتاری در گروه داشته باشیم و چگونه مرز خود را حفظ کنیم. مهارتهای بین فردی در این زمینه به ما کمک میکنند.
- همکاری و مشارکت
- اعتماد به گروه
- تشخیص مرزهای بین فردی مناسب
- دوست یابی
- شروع و خاتمه ارتباطات
۵- مهارت حل مسئله
دنیای امروز، پر از مساله و چالش است. مهارت حل مسئله میآموزد که میشود به مشکلات هم به چشم یک فرصت نگاه کرد. به ما میآموزد که چگونه به دنبال حل مساله باشیم. گاهی به دنبال فشار روانی ناشی از مشکلات به دنبال راه حلهای هیجان محور هستیم .
راه حلهایی که مانند یک مسکن هستند و به طور موقت باعث آرامش ما میشوند. اگر چه این راه حلها همیشه هم بد نیستند اما در صورت استفاده افراطی از آنها منجر به فرار فرد از مشکلات میشود و حتی گاهی باعث میشود که فرد برای اجتناب همیشگی از مشکلات به مواد مخدر روی بیاورد.
- تشخیص مشکلات، علل و ارزیابی دقیق
۶- مهارت تصمیم گیری
همه ما همواره در معرض تصمیم گیریهای مهم هستیم. اگر بتوانیم تحلیل دقیقی از موقعیت داشته باشیم و همین طور از ویژگیهای خود به خوبی آگاهی داشته باشیم میتوانیم تصمیمهای مناسبی در طول زندگی خود بگیریم.
- تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق
- تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیتها
- مهارت حل تعارض
- تشخیص راه حلهای مشترک
۷- مهارت مقابله با هیجانات منفی
همه ما در طول عمر خود، هیجانات منفی را تجربه کرده ایم. هیجانات منفی چندان خوشایند نیستند، ولی وجود دارند. داشتن مهارت مقابله با آنها به افزایش کیفیت زندگی کمک میکند.
- شناخت هیجانات خود و دیگران
- مقابله صحیح با هیجانات
- مقابله با موقعیتهایی که قابل تغییر نیستند
۸- تکنیکهای کنترل استرس
استرس بخش جدایی ناپذیر دنیای امروزی است. در کنار همه تجهیزاتی که برای زندگی امروزه در اختیار داریم، ضرورت استفاده از تکنیکهای کنترل استرس انکار ناپذیر است. استرس بیش از حد تاثیرات مخربی بر کیفیت زندگی و سلامت بدن دارد. تکنیک کنترل استرس به آرامش بیشتر ما ، کیفیت زندگی و سلامتی جسم کمک میکند.
۹- مهارت تفکر نقادانه
همه ما امروزه در معرض انواع اطلاعات قرار داریم. اطلاعاتی که خیلی از آنها نادرست هستند. داشتن تفکر نقادانه به ما کمک میکند که بتوانیم اطلاعات درست را تشخیص دهیم و بهترین راه ممکن را انتخاب کنیم. این مهارت به ادراک از تاثیرات اجتماعی- فرهنگی بر نگرش و رفتار ما کمک میکند. همچنین باعث میشود به این نکته واقف شویم که منابع اطلاعاتی همیشه درست نمیگویند.
۱۰-مهارت تفکر خلاق
تفکر خلاق به نگاه ما به مسائل جهت میدهد. خیلی مواقع مشکلات با داشتن کمیخلاقیت حل میشوند. تفکر خلاق در انواع زمینهها مانند محیط خانوادگی ، تربیت فرزند، محل کار و … به کمک انسان میآید. همچنین نقش مهمیاز پیشرفتهای مهم انسان در تمامیزمینهها با تفکر خلاق مرتبط است. یعنی علاوه بر حل مشکلات خود میتوانیم به حل مشکلات دیگران نیز بپردازیم و حتی در پیشرفت علم بشریت سهیم باشیم.
چرا باید مهارتهای زندگی را بیاموزیم؟
ارتقا بهداشت روان و پیشگیری اولیه
آموزش مهارتهای زندگی بر عوامل زیر بنایی مشترک در بسیاری از زمینههای ارتقا بهداشت روانی و پیشگیری اولیه تاثیر میگذارد. به عنوان مثال عدم مهارتهایی همچون مقابله با هیجانات منفی و یا عدم کنترل استرس منجر به بروز بیماریهای دیگر از جمله بیماریهای جسمیو یا حتی افسردگیمیشود. نداشتن مهارت تصمیم گیری باعث تصمیم گیریهای غلط و تغییر مسیر زندگی خیلی از نوجوانان و یا حتی بزرگسالان میشود.
توانمند کردن افراد
آموزش مهارتهای زندگی یک رویکرد کل نگر برای توانمند کردن افراد برای شناخت خود، دیگران و محیط میباشد. این آموزشها ، نگرشها و ارزشها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. افراد علاوه بر اینکه یاد میگیرند مهارتهای زندگی را در موقعیتهای واقعی زندگی به کار ببرند، حقایقی را نیز در موقعیتهای مختلف میآموزند.
تحقق توانایی بالقوه و انطباق با تغییرات زندگی
این برنامه موجب میشود که دانش و نگرشها به تواناییهای بالفعل تبدیل شوند و فرصت و زمینه انجام چنین کاری را نیز فراهم میآورد. در مواقع تجربه بحرانهای زندگی و تجربه هیجانهای منفی مهارتهای آموخته شده به کمک ما میآیند و میتوانیم شرایط را به خوبی مدیریت کنیم. آموزش مهارتها یک نقش طبیعی و مهم در انطباق افراد با شرایط زندگی مانند تکامل طبیعی فرهنگها، رشد اقتصادی و تغییر ساختار زندگی دارد.
آموزش مهارتهای زندگی مخصوص چه سنینی است؟
واقعیت این است که این آموزشها مخصوص همه افراد جامعه است و متعلق به سن خاصی نیست. همه ما در تمام دوران زندگی خود باید تصمیمهای مهم بگیریم، با استرس و هیجانات منفی کنار بیاییم ، چالشهای مختلفی را تجربه کنیم و به دنبال حل مساله باشیم. پس به این مهارتها نیاز داریم.
چگونه این مهارتها را یاد بگیریم؟
خوشبختانه مراکز مختلفی به آموزش این مهارتها میپردازند. از کلینیکهای تخصصی روانشناسی گرفته تا فرهنگ سراهای مختلف و حتی سراهای محله. برنامههای تلویزیونی و رادیویی نیز در این زمینه اختصاص داده شده است. همچنین کتابهای خود آموزی نیز در این زمینه تهیه شده است که میتواند به شما یاری برساند.
یادمون باشه که مهارت یعنی توانایی انجام صحیح یک کار! صرف اینکه بدانیم مهارت زندگی یعنی چه، کمک زیادی به ما نمیکند . باید بتوانیم این مهارتها را به طور عملی به کار ببریم.